سلام سلامی که هر بار با خودش بوی تازگی لطف خیر و عشق را میاره از چی
نوشتن از کجا نوشتن و از کی نوستان برام خیلی سخته اما اینبار می خواهم خودم
برایت بنویسم برای ۲ ستاره برای طرفدار ها یرای دوتای که توی این مدت پیدا کردم و برای همه
این بار خیلی خبر ها دارم خواهسا تا آخر آپ را بخوانید
در این مدتی که آپ قبلی بود ۷۵ ایمیل داشتم که چگونه وب سایت کامران وهومن را
باز کردم باشه راه حل را در آپ بعدی میگم فقط یه مشکل ممکنه این روش با
سیستم شما هم خونی پیدا نکنه.
من یه مدتی نبودم راستش نمی خواهم خودمو بگیرمو از این جور حرفا ولی شاید
براتون جالب باشی دو هفته ای رفته بودم دوبی که در نزدیکی جایی که بودیم یه
فروشگاه بزرگ به اسم لامسی بود در کنار قروشگاه چند مانیتور بود یه روز که با
مادرم برای بار سوم به آن فروشگاه میرفتیم عکسی روی یکی از مانیتور ها توجه منو
به خودش جلب کرد به مامانم گفتم مامان این عکس کامران وهومنه مامانم گفت
آرهه فکر کنم ۱۰ دقیقه ای طول کشید تا به نزدیکی مانیتور رسیدیم ۲ عکس و یک
فیلم گرفتم ولی نمیدونم عکسی را که با گوشی گرفتم چه شکلی میشه در وب قرار داد
مصاحبه کامران و هومن در شبکه آی تی ان
کامران هومن در این شبکه به خاطر اتفاقاتی که افتاده بود از همه مرد عذر خواهی
کردن و تمامی ماجرا های اتفاق افتاده در باره کانادایی بودن را توضیح دادن دوستان
من وقتی که اشک از چشمانشون داشت سرازیر میشد و صورت هومن که خنده ای
روش نبود را دیدم خودم را با آنها مقایسه کردم درسته موقیتم با کامران وهومن فرق
داره ولی در یه لحظه وقتی داشتم مصاحبه رامیدیم یاد خودم افتادم بهتر ببینین که
کار منم به اونا چه شباهتی داره من در به مدرسه چادری و خیلی مذهبی درس
میخونم و از آنجایی که این مدرسه امتیاز بالاتری در سطح مدارس اصفهان داره قبول
به چادر پوشیدن در مدرسه را کردم در هر جا از مدرسه به معلما و غیره مجبورم بگم
من در خارج از مدرسه هم چادر میپوشم در صورتی که اینگونه نیست و وقتی این
حرف را میزنم قلبم آتیش میگیره راستی یه خواهش تو رو خدا دست از این کارهای
به قول ما اصفهانیا خاله زنکی دست بردارین خیلی از وبا را دیدم که گیر داده بودم چرا
هومن توی مصاحبه حلقه دستش بود به خدا این کارا زشته دست بردارین دیگه
مصاحبه کامران وهومن در عید نوروز در خانه آقای شبخیز و کنسرت لاس وگاس از برانمه کلیک پخش شد
دوباره ماه مهر داره فرا میرسه و هر بار با خودش بوی دیگری میاره بدترین چیز ماه
مهر دیدن چهره معلماست مخصوصا مدیر از خود راضی ما . حالا خوبه امسال سال
آخر در این مدرسم
اما هر بار با باز شدن مدرسه ها و فصل پاییز برای ما برای ما سالی ذیگه را رقم میزنه
هر سال به انتظار آخر آبان و آوایل آذر مینشینیمتا دوباره جشن تولد دوستاره را
جشن بگیریم از گفتنی ها بگیم و از خاطرات خوش
اما قبل از هرچیز اوایل آبان چشم هایم را به هم میگشایم تا خود را در نسلی دیگر
بیابم بهترین لباسم را میپوشم و به کیکی که در یخچال توسط برادر یا مادر انتخاب
شده مینگرم هرسال تولدم را خانوادگی میگیرم خیلی کم پیش می آید جشن
مفصلی داشته باشیم لحظاتی بعد دیگر دیوار ها تحمل صدای بلند آهنگ را ندارن این
روز با تمام خوبی هاش مییگذره و چشم انتظار دو تولد دو ستاره مینشینم
خوب ببخشید امروز آگه نشد عکس بذارم در آپ مهر ماه جبران میکنم
خبر ها عکس ها و سوالات خود را میتوانید به ایمیل زیر ارسال کنید دوستان ممکنه
جواب ایمیل ها دیر بهتون برسه ولی به هر صورت جواب ها را براتون ایمیل میکنم ایمیل زیر روزی ۲بار چک میشه
کسانی که جواب ایمیل ها براشون ارسال شده
یاسمن فرنوش بهاره نگین یاس بهاره غزل
آذین نیلوفر عاشق گل رز هانیه نوشین
هستی دوست آرزو متین نیلوفر ترانه
مهنوش مهدیه غزاله
منتظر یادگاری هایتان هستم نظر میخوام